ابن پاورپوینت معماری دارای 120 اسلاید کامل با مطالب می باشد. سواد خواندن و نوشتن الزاماً شخص را شاعر نمی کند، لزومی هم ندارد که بکند به همین قیاس نیزمی توان گفت که هر طراح یا سازنده پیامهای بصری الزاماً نباید هنرمندی بسیار توانا باشد. این نوع مطالب مقدمه ای است برای فهمیدن توانایی های موجود در نسل انسان که هم اکنون درمحیطی مملو از انواع رسانه های بصری قرار گرفته است.
این نوع قواعد اولیه برای کسانی که از نظر بصری هیچ آموزشی ندیده اند به عنوان دستور یا برنامه کار می تواند بسیار مفید باشد. به وسیله آن می توانند بر محتوای آثار بصری خود نظارت بیشتری داشته باشند تا آنها را به صورتی مقبول تر و قابل فهمتر ارائه و در انتها این موضوعات به معماری ارجاع داده شده و نتیجه آن برعناصر معماری ( فرم فضا…) مشخص گردیده است.
فهرست مطالب
- مقدمه
- مختصری بر زیبایی شناسی
- تغییرات مفهوم زیبایی در طول زمان
- مبانی بصری زیبایی
- محورها
- عناصر اولیه در ارتباط بصری
- بافت
- رابطه انسان و طبيعت
- ارتباط بين بيرون و درون
- انواع فضا
- بازشوها در فضا
- فرم و فرهنگ
- منابع
پاورپوینت زیبایی شناسی معماری
پاورپوینت زیبایی شناسی معماری
تنها تنوع و رنگ طبیعت نیست که رایت را به تحسین واداشته است، بلکه قانونمندی نظم، تعادل و وحدت مستتر در طبیعت است که وی را شیفته کرده است. رایت در ادمه نظریات خود می گوید: وقتی که چیزی را زیبا می دانیم، به نحوی غریزی « صحت » آن را نیز تایید می کنیم». در این صورت ما تلویحاً نظم و قانونمندی حاکم برآن را نیز به رسمیت می شناسیم. یا چنانچه اتوواگنر می گوید: چیزی غیر عملی نمی تواند زیبا باشد.
مبانی بصری زیبایی
اختلاف نظر میان معتقدین به اصالت فایده در آثار هنری و معتقدین به جنبه صرفاً هنری بر سر نوع انگیزه ای است که باعث تولید شی زیبا شده است. این موضوع ما را به قلمرو زیباشناسی می کشاند که در بر گیرنده تحقق راجع به ماهیت دریافت حسی و چگونگی تجربه و احساس زیبایی است و منظور از زیبایی بیشتر جنبه هنری آن است.
پاورپوینت زیبایی شناسی معماری
عناصر اولیه در ارتباط بصری
هر نقش یا طرح یا تصویری به هر صورت از یک سلسله عناصر اولیه تشکیل شده است. منظور از این عناصر اولیه موادی مثل کاغذ، رنگ، فیلم و غیره نیست. عناصر اولیه بصری در اساس کلیه پدیده های مرئی است و تعداد آنها محدود و معین است: نقطه، خط، شکل، جهت، سایه – روشن یا رنگمایه، رنگ، بافت، بعد، مقیاس و حرکت. این عناصر ماده خام تمام اخبار بصری هستند و به شکل های مختلف با یکدیگر ترکیب و تلفیق می شوند. انتخاب این عناصر و طرز تاکید برخی از آنها در یک اثر بصری بستگی به ساخت و نوع کار دارد.
پاورپوینت زیبایی شناسی معماری
زیباییشناسی معماری، شاخهای از فلسفه است که به مطالعه ماهیت “زیبایی” و “تجربه هنری” در محیط ساخته شده میپردازد. این حوزه به این پرسش بنیادین پاسخ میدهد: چه چیزی یک ساختمان را به یک اثر هنری تبدیل میکند؟ چرا برخی فضاها در ما احساس آرامش، هیبت، یا شادی ایجاد میکنند؟ مبانی نظری زیباییشناسی معماری در طول تاریخ، از تعاریف عینی و مبتنی بر نظم ریاضی تا رویکردهای ذهنی و پدیدارشناسانه، دستخوش تحولات عمیقی شده است. درک این پارادایمها برای هر معمار یا منتقد معماری ضروری است.
۱. پارادایم کلاسیک: زیبایی به مثابه نظم، تناسبات و هارمونی
این قدیمیترین و یکی از پایدارترین نظریات زیباییشناسی است که ریشه در تفکر یونان باستان (فیثاغورث، افلاطون) دارد و توسط معمار رومی، ویتروویوس، نظاممند شده است. در این دیدگاه، زیبایی یک کیفیت عینی (Objective) و ذاتی در خود اثر است که از طریق نظم ریاضی و هماهنگی اجزا به دست میآید.
- اصول ویتروویوسی: ویتروویوس سه اصل را برای یک معماری خوب برمیشمرد: استحکام (Firmitas)، کارایی (Utilitas) و زیبایی (Venustas). او زیبایی را نتیجه مستقیم تناسبات (Proportion)، تقارن (Symmetry) و هماهنگی (Harmony) میدانست. در این تفکر، بدن انسان به عنوان کاملترین مخلوق، الگوی اصلی برای تناسبات معماری بود (مانند انسان ویتروویوسی داوینچی). معماران رنسانس مانند آلبرتی و پالادیو این نظریه را احیا کرده و با استفاده از هندسه و نسبتهای ریاضی (مانند نسبت طلایی)، به دنبال خلق بناهایی با زیبایی جاودانه و جهانی بودند. در این پارادایم، زیبایی امری قابل محاسبه و قابل یادگیری است.
۲. پارادایم رمانتیک و مدرن: زیبایی به مثابه بیان، احساس و اصالت
از قرن هجدهم به بعد، با ظهور فلسفه رمانتیسیسم و بعدها مدرنیسم، تمرکز از ویژگیهای عینی اثر به تجربه ذهنی (Subjective) ناظر و قصد و نیت (Intention) هنرمند منتقل شد.
- مفهوم “والا” (The Sublime): فلاسفهای چون ادموند برک و امانوئل کانت، مفهوم “والا” را در کنار “زیبایی” مطرح کردند. در حالی که زیبایی با هماهنگی و آرامش همراه است، “والا” تجربهای از هیبت، شگفتی و حتی ترس است که در مواجهه با چیزی بینهایت بزرگ، قدرتمند یا غیرقابل درک (مانند یک کوهستان عظیم یا یک فضای معماری غولآسا) به انسان دست میدهد. معماری گوتیک با کلیساهای سر به فلک کشیدهاش، نمونهای از معماری “والا” است.
- “صداقت” در مدرنیسم: معماران مدرن، زیبایی را در تزئینات الحاقی نمیدیدند، بلکه در “صداقت” (Honesty) سازهای و مصالح جستجو میکردند. شعار “فرم از عملکرد پیروی میکند” (لوییس سالیوان) یا “تزئین، جنایت است” (آدولف لوس)، بیانیههای زیباییشناختی بودند که زیبایی را نتیجه منطق، کارایی و نمایش بیپرده ساختار و مواد میدانستند. در این دیدگاه، زیبایی یک برج شیشهای و فولادی در شفافیت، سبکی و منطق سازهای آن نهفته است.
۳. پارادایم پدیدارشناسی: زیبایی به مثابه تجربه حسی و مکانی
پدیدارشناسی، که در اواسط قرن بیستم به عنوان یک رویکرد فلسفی در معماری مطرح شد، زیباییشناسی را از تمرکز صرف بر فرم بصری به سوی یک تجربه چندحسی و بدنمند (Multi-sensory and Embodied Experience) از فضا سوق داد.
- فلسفه بنیادین: این رویکرد معتقد است که ما معماری را نه فقط با چشمانمان، بلکه با تمام بدن و حواسمان (شنوایی، بویایی، لامسه) و در حین حرکت در فضا تجربه میکنیم. زیباییشناسی در این دیدگاه، به مطالعه “جوهر” (Essence) پدیدههایی مانند نور، سایه، سکوت، بافت مصالح، گرما و سرما، و چگونگی تأثیر آنها بر آگاهی و احساس ما از “بودن در یک مکان” میپردازد.
- معماران و نظریهپردازان: مارتین هایدگر با مفهوم “سکونت” (Dwelling)، گaston باشلار با “شاعرانگی فضا” و معمارانی چون پیتر زومتور، یوهانی پالاسما و تادائو آندو، از پیشگامان این رویکرد هستند. زومتور در کتاب “اندیشیدن به معماری” از “اتمسفر” (Atmosphere) فضا سخن میگوید که حاصل ترکیبی از عواملی چون حضور مادی مصالح، بازی نور و سایه، و آکوستیک فضا است. کلیسای نور تادائو آندو، که در آن یک صلیب از نور خالص، فضای بتنی را معنوی میکند، نمونهای کامل از زیباییشناسی پدیدارشناسانه است.
۴. پارادایم نشانهشناسی و پستمدرن: زیبایی به مثابه معنا و ارتباط
این رویکرد که در واکنش به انتزاع و بیگانگی معماری مدرن شکل گرفت، معماری را به مثابه یک “زبان” (Language) میبیند که از طریق “نشانهها” (Signs) با کاربران خود ارتباط برقرار میکند.
- فلسفه بنیادین: زیباییشناسی در این دیدگاه، به توانایی معماری در انتقال معنا، ارجاع به تاریخ و فرهنگ، و برقراری ارتباط با مخاطبان در سطوح مختلف بستگی دارد. رابرت ونتوری در کتاب “پیچیدگی و تضاد در معماری” استدلال کرد که معماری باید غنی، چندلایه و حتی مبهم باشد و از نمادها و تزئینات برای انتقال پیامهای فرهنگی استفاده کند.
- اصل “کدگذاری دوگانه”: معماری پستمدرن، زیبایی را در توانایی یک بنا برای “سخن گفتن” هم با نخبگان (از طریق ارجاعات پیچیده) و هم با مردم عادی (از طریق نمادهای آشنا و قابل فهم) میدید. در این پارادایم، یک ساختمان زیبا، ساختمانی “خوانا” و “معنادار” است.
در نتیجه، زیباییشناسی معماری یک حوزه پویا و چندوجهی است. هیچ تعریف واحد و جهانشمولی از “زیبایی” وجود ندارد. یک بنا میتواند از طریق نظم ریاضی خود زیبا باشد (کلاسیک)، از طریق صداقت سازهای خود زیبا باشد (مدرن)، از طریق اتمسفر حسی خود زیبا باشد (پدیدارشناسی)، یا از طریق غنای معنایی و ارتباطی خود زیبا باشد (پستمدرن). یک درک جامع از زیباییشناسی، به معمار این امکان را میدهد که با آگاهی از این پارادایمهای مختلف، به خلق فضاهایی بپردازد که نه تنها کارآمد و مستحکم، بلکه از نظر هنری و انسانی نیز غنی و تأثیرگذار باشند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.