پاورپوینت هنر خاکی یا زمینی در 54 اسلاید به برسی کامل یکی از هنرهای عالی پرداخته است. هنر زمين و يا خاك را مي توان گونه اي از هنر دانست که بجای استفاده از هنر به عنوان یک مکان هنری خود زمین هنری خواهد شد و امروزه در بیشتر کشور های جهان هنرمندان زیادی در حال گسترش این هنر می باشند. كارهاي «لندآرت» در سالهاي پاياني ۱۹۶۰ پديدار شد، كه بخشي از آن در نتيجه رشد نارضايتي با فرمهاي خسته كننده هنر مينيمال بود. پاورپوینت معماری تمامی دروس مربوط به دانشگاه را از وب سایت ما دریافت کنید.
پاورپوینت هنر خاکی یا زمینی
- چکیده
- مفهوم بنیادین طبیعت
- لندآرت؛ زبانی نو در لند اسکیپ
- ابعاد اجتماعی لندآرت
- طبیعت متریالی برای هنر
- آثار کریستو
- حصار فرار
- جزایر احاطه شده
- پرده دره
- ساحل پیچان
- هنر زمینی در ایران
- منابع

پاورپوینت هنر خاکی یا زمینی
پاورپوینت هنر خاکی یا زمینی
بسياري از آثار «هنرزمين» ميرا بوده و از بين رفته اند. این اثار به دلیل قرار گیری در موقعیت های جغرافایی مختلف به راحتی در دسترسی نیستند و بنا به همین دلیل هنرمندان با استفاده از ابزاری که در سترس دارند سعی در خلق اثار هنری دارند. تلاشي كه بيننده صورت مي دهد تاموفق به ديدن اين اثر هنري شود، خود به نوعي قسمتي از لذت كلي تماشاي اثر را شكل مي دهد؛ سفربه مکان های مختلف جهت دیدن این هنر زیبا که بیشتر توسط طبیعت صورت گرفته لذت بخش تر خواهد شد.
تحلیل هنر خاکی (Land Art): معماری در مقیاس طبیعت
هنر خاکی یا هنر زمینی (Land Art/Earth Art)، یکی از رادیکالترین و تأثیرگذارترین جنبشهای هنری نیمه دوم قرن بیستم است که در اواخر دهه ۱۹۶۰ در آمریکا شکل گرفت. این جنبش، یک شورش تمامعیار علیه فضای محدود و تجاریسازی شده گالریها و موزهها بود. هنرمندان این سبک، به جای خلق اشیاء هنری قابل خرید و فروش، تصمیم گرفتند بوم و مصالح خود را در خود طبیعت بیابند. آنها با استفاده از خاک، سنگ، آب، و دیگر عناصر طبیعی، آثاری در مقیاسهای عظیم و در مکانهای دورافتاده و بکر خلق کردند. هنر خاکی، یک گفتگوی مستقیم میان انسان، طبیعت و معماری در خالصترین شکل آن است؛ جایی که مرز میان مجسمهسازی، معماری و مهندسی منظر از میان برداشته میشود. این هنر، به جای تمرکز بر “شیء هنری”، بر “تجربه مکان” و رابطه عمیق انسان با محیط زیست تأکید دارد. تحلیل این جنبش، بررسی تلاشی قدرتمند برای بازتعریف هنر و یافتن جایگاه انسان در مقیاس بیپایان طبیعت است.
مبانی نظری و فلسفی: چرا هنر به دل طبیعت رفت؟
ریشههای شکلگیری هنر خاکی را میتوان در چندین جریان فکری و هنری جستجو کرد:
- مینیمالیسم و هنر مفهومی (Conceptual Art): هنرمندان خاکی، بسیاری از اصول مینیمالیسم مانند استفاده از فرمهای هندسی ساده و رد کردن بیانگری شخصی را پذیرفتند. اما مهمتر از آن، تحت تأثیر هنر مفهومی بودند که در آن “ایده” و “فرآیند” خلق اثر، از خود “اثر نهایی” مهمتر است.
- آگاهی زیستمحیطی: رشد آگاهی عمومی نسبت به مسائل زیستمحیطی در دهه ۱۹۶۰، هنرمندان را بر آن داشت تا به طبیعت نه به عنوان یک منظره زیبا برای نقاشی، بلکه به عنوان یک شریک فعال و یک ماده خام برای خلق هنر نگاه کنند.
- فرار از تجاریسازی: بسیاری از هنرمندان از سیستم گالریها که هنر را به یک کالای لوکس تبدیل کرده بود، سرخورده بودند. با خلق آثاری که غیرقابل انتقال و غیرقابل فروش بودند، آنها این سیستم را به چالش کشیدند.
اصول کلیدی و ویژگیهای هنر خاکی
این جنبش بر چند اصل اساسی استوار است:
- وابستگی به مکان (Site-Specific): یک اثر هنر خاکی، کاملاً به مکانی که در آن خلق شده وابسته است. اثر و مکانش، یک کل جداییناپذیر را تشکیل میدهند. نمیتوان “اسکله مارپیچ” را از دریاچه نمک یوتا جدا کرد؛ معنای آن در همانجا نهفته است.
- مقیاس و زمان: آثار هنر خاکی اغلب دارای مقیاسی monumental و بسیار بزرگ هستند که از مقیاس انسانی فراتر میرود. علاوه بر این، این آثار با “زمان” رابطهای پویا دارند. آنها برای ماندگاری ابدی ساخته نشدهاند، بلکه تحت تأثیر فرآیندهای طبیعی مانند فرسایش، باد، باران و تغییرات فصلی، به تدریج تغییر کرده و رو به زوال میروند. این پذیرش “آنتروپی” و فناپذیری، بخشی از مفهوم اثر است.
- طبیعت به مثابه ماده و بوم: هنرمندان مستقیماً با عناصر طبیعی کار میکنند. آنها زمین را میکنند، سنگها را جابجا میکنند، و مسیر آب را تغییر میدهند. اثر هنری، حاصل یک مداخله مستقیم و فیزیکی در منظر است.
تحلیل آثار و هنرمندان شاخص
برای درک بهتر این جنبش، باید به سراغ آثار نمادین آن رفت:
- “اسکله مارپیچ” (Spiral Jetty) اثر رابرت اسمیتسون (۱۹۷۰): بیشک، مشهورترین اثر هنر خاکی، این اسکله مارپیچی به طول ۴۶۰ متر است که با استفاده از سنگ بازالت سیاه و خاک، در بخش شمال شرقی دریاچه بزرگ نمک در یوتا ساخته شده است. این اثر، به دلیل وجود جلبکهای خاص در این بخش از دریاچه، در آبی به رنگ قرمز قرار گرفته است. “اسکله مارپیچ” یک اثر پویاست؛ گاهی به دلیل بالا آمدن آب دریاچه کاملاً ناپدید میشود و گاهی با پایین رفتن آب، با پوششی از کریستالهای نمک دوباره پدیدار میگردد. این اثر، تجسمی از زمان زمینشناختی و فرآیندهای طبیعی است.
- “صاعقهزار” (The Lightning Field) اثر والتر دی ماریا (۱۹۷۷): این اثر شامل ۴۰۰ میله فولادی ضد زنگ است که در یک شبکه منظم در دشتی دورافتاده در نیومکزیکو نصب شدهاند. این میلهها به گونهای طراحی شدهاند که در هنگام طوفانهای تندری، صاعقه را به خود جذب کنند. هنر در اینجا، نه خود میلهها، بلکه “تجربه” مشاهده تعامل آنها با نیروهای قدرتمند و غیرقابل پیشبینی طبیعت است.
- آثار مایکل هایزر: هایزر به خلق آثاری با مقیاس عظیم و با الهام از بناهای باستانی شهرت دارد. اثر مشهور او “حفاری دوگانه” (Double Negative) شامل دو شکاف عظیم در لبه یک دره در نوادا است. اثر دیگر او “شهر” (City) که ساخت آن نزدیک به پنجاه سال طول کشیده، مجموعهای از سازههای خاکی و بتنی در مقیاس یک شهر باستانی است.
جمعبندی: پیوند با معماری و منظر
هنر خاکی، مرزهای سنتی هنر را درنوردید و تأثیر عمیقی بر معماری منظر و حتی معماری گذاشت. این جنبش به طراحان آموخت که چگونه با زمین به عنوان یک ماده خام قابل شکلدهی کار کنند، چگونه به زمینه و تاریخ یک مکان احترام بگذارند، و چگونه فرآیندهای طبیعی را به بخشی از فرآیند طراحی تبدیل نمایند. هنر خاکی به ما یادآوری میکند که قدرتمندترین تجربیات فضایی، اغلب در تعامل مستقیم با جهان طبیعی و در مقیاسی فراتر از دیوارهای یک ساختمان رخ میدهد.

نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.