پاورپوینت معماری انواع شهرسازی در 43 اسلاید به برسی شهر های مهم جهان پرداخته است که قسمت هایی از آنها را مورد برسی قرار می دهد. اولين و عمده ترين اصل كليه مشكلات شهر سازي ناشي از مشكلات ترافيك هستند، شكل تقارن ساختاري و قابليت توسعه و ترقي كه خصيصه مشترك شهرهاي آينده با موجودات طبيعي از نظم هندسي حمايت مي كرد،
بلوك هاي ساختماني 4 گوش ذورنقه و نبايد بيش از 5/1 سطح زمين مورد لزوم را اشغال كند و در طرفين يك محور مركزي دو نوار باريك و ممتد از محوطه هاي ساخته شده داراي 5 خيابان موازي و يك مركز كاملا مشخص به سه منطقه مسكوني اداري و تجاري صنعتي يك شبكه متقاطع از باغهاي ملي و خيابانهاي مشجر و زمينهاي ورزش و بازي شهر را قطع مي كرد و به طبيعت بيرون شهر متصل مي شوند تعدادي بناهاي عمومي و تجهيزات خدماتي در مركز اجتماعي اصلي شهر گرد مي آمدند.
پاورپوینت معماری انواع شهرسازی
- شهر خطی
- باغشهر
- شهرصنعتی
- شهر درخشان

پاورپوینت معماری انواع شهرسازی
پاورپوینت معماری انواع شهرسازی
دومین باغشهر که برای جمعیتی معادل 40000 نفرساخته شده بود در 21مایلی شمال لندن واقع گردیده شده است. و از لچ ورث به پایتخت نزدیکتر است . ارتباط آن با لندن به طریق بهتری است زیرا یک خط مستقیم راه آهن و همچنین یک بزرگراه که در قسمت غربی از کنار شهر عبور می کند این ارتباط را تامین می کند و به همین دلیل است که ولوین به عنوان نخستین شهرک اقماری لندن شناخته شده است.
معجزه درختان
طرح هاي لوكوربوزيه با اين توضيح همراه بود: غول اسا؟ خير! وجود درختان و پارك ها در اين طرح مقياس انساني را دگرباره برقرار مي كند. ولي متاسفانه بايد گفت در جايي كه كل طرح شهري توجهي به مقياس انساني نداشته است درختان و پارك ها نمي توانند ان را تامين كنند. چرا كه به علت تراكم زياد جمعيت در ساختمان هايي كه لوكوربوزيه ترك كرده بود سطح زيادي جهت فضاي سبز باقي نمي ماند و از اين رو تصوير جذاب شهري كه بتواند مانند يك باغ بزرگ شكل بگيرد فقط در حد رويا باقي مي ماند.
پاورپوینت معماری انواع شهرسازی
شهرسازی، به عنوان دانش و هنر سازماندهی فضا در مقیاس شهری، همواره تحت تأثیر پارادایمهای فکری، اجتماعی، اقتصادی و تکنولوژیک زمان خود بوده است. “انواع شهرسازی” در واقع مکاتب نظری مختلفی هستند که هر یک با ارائه یک تشخیص از مشکلات شهر و یک چشمانداز برای آینده، مدلهای متفاوتی برای شکلدهی به محیط کالبدی ارائه دادهاند. این مبانی نظری، از آرمانشهرهای مبتنی بر نظم هندسی تا شهرهای ارگانیک و انسانمحور، سیر تحول اندیشه بشر در مورد زندگی جمعی را نشان میدهند.
۱. شهرسازی مدرنیستی: خردگرایی، عملکردگرایی و منطق ماشین
در اوایل قرن بیستم، در واکنش به شهرهای صنعتی آشفته، متراکم و غیربهداشتی قرن نوزدهم، جنبش شهرسازی مدرن با رویکردی انقلابی و خردگرایانه ظهور کرد. مبنای نظری این جنبش بر جداییگزینی عملکردها (Zoning)، اولویت دادن به حرکت سواره و ایمان به تکنولوژی و تولید انبوه استوار بود.
- فلسفه و اصول (منشور آتن، ۱۹۳۳): این پارادایم، که نظریات آن توسط معمارانی چون لوکوربوزیه در “منشور آتن” تدوین شد، شهر را به مثابه یک ماشین کارآمد میدید که باید بر اساس چهار عملکرد اصلی سازماندهی شود: سکونت (Living)، کار (Working)، فراغت (Recreation) و حمل و نقل (Circulation). بر این اساس، شهر به مناطق عملکردی مجزا (مسکونی، تجاری، صنعتی) تقسیم شد و این مناطق توسط شبکهای از بزرگراهها به یکدیگر متصل شدند.
- الگوی کالبدی: مشخصه اصلی این شهرسازی، ساخت برجهای مسکونی بلندمرتبه در میان فضاهای سبز وسیع (Towers in the Park)، خیابانهای عریض و مستقیم، و معماری استاندارد و فاقد تزئینات بود. هدف، تأمین نور، هوا و فضای سبز برای همه و حل مشکل تراکم با عمودیسازی بود.
- نقد و میراث: هرچند این رویکرد در بهبود استانداردهای بهداشتی موفق بود، اما به دلیل نادیده گرفتن مقیاس انسانی، از بین بردن سرزندگی خیابانها، ایجاد فضاهای شهری بیهویت و ترویج اتکای فلجکننده به اتومبیل، به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. شهر برازیلیا (طراحی شده توسط لوسیو کوستا و اسکار نیمایر) نمونهای کلاسیک از شهرسازی مدرنیستی است که در مقیاس کلان، زیبا اما در مقیاس انسانی، ناموفق ارزیابی میشود.
۲. نقد مدرنیسم و بازگشت به انسانگرایی: جین جیکوبز و شهر سرزنده
در دهه ۱۹۶۰، نظریهپردازانی چون جین جیکوبز (Jane Jacobs) در کتاب بنیادین خود “مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکایی”، حملهای تمامعیار به اصول شهرسازی مدرنیستی کردند. مبنای نظری رویکرد او بر مشاهده تجربی زندگی واقعی در شهر و اهمیت پیچیدگی، تنوع و مقیاس انسانی استوار بود.
- فلسفه و اصول: جیکوبز استدلال کرد که امنیت و سرزندگی شهر نه از طریق جداسازی عملکردها، بلکه از طریق “ترکیب کاربریها” (Mixed-Use) و حضور مداوم مردم در خیابانها (“چشمهای ناظر بر خیابان”) تأمین میشود. او از بلوکهای کوتاه، پیادهروهای عریض، ساختمانهای با عمر و مقیاس متفاوت و تراکم بالای شهری به عنوان مولدهای اصلی حیات شهری دفاع کرد.
- الگوی کالبدی: این تفکر به جای خلق فرمهای جدید، به دنبال احترام به الگوهای ارگانیک و سنتی شهرها بود. خیابان، نه به عنوان یک شریان حرکتی، بلکه به عنوان یک فضای عمومی حیاتی برای تعامل اجتماعی بازتعریف شد.
۳. شهرسازی نوین (New Urbanism): بازآفرینی الگوهای سنتی
این جنبش که از دهه ۱۹۸۰ در آمریکا آغاز شد، تلاش کرد تا ایدههای جین جیکوبز را به یک مدل طراحی عملی و قابل اجرا تبدیل کند. مبنای نظری شهرسازی نوین، مقابله با پراکندگی حومهای (Suburban Sprawl) و بازگشت به الگوهای شهرهای فشرده، پیادهمدار و با کاربری مختلط قبل از دوره اتومبیل است.
- فلسفه و اصول: این رویکرد بر اصولی مانند قابلیت پیادهروی (Walkability)، اتصالپذیری (Connectivity) شبکه خیابانها، تنوع کاربری و مسکن، معماری و طراحی با کیفیت، و افزایش تراکم تأکید دارد. هدف، ایجاد جوامع کاملی است که ساکنان بتوانند بدون نیاز به اتومبیل، به بسیاری از نیازهای روزمره خود (کار، خرید، مدرسه) دسترسی داشته باشند.
- الگوی کالبدی: طراحی محلههایی با یک مرکز مشخص (میدان یا خیابان اصلی)، شبکههای خیابانی به هم پیوسته (Grid)، کوچهها در پشت خانهها برای دسترسی به پارکینگ، و تنوع در تیپولوژی مسکن (از آپارتمان تا خانه ویلایی) از ویژگیهای این مدل است. شهرک سیساید در فلوریدا نمونه اولیه و مشهور این جنبش است.
۴. شهرسازی منظر (Landscape Urbanism): منظر به مثابه زیرساخت
این پارادایم که در اواخر قرن بیستم ظهور کرد، یک چرخش نظری مهم در شهرسازی است. در این دیدگاه، منظر (Landscape) دیگر به عنوان یک عنصر تزئینی یا فضای سبز باقیمانده در شهر تلقی نمیشود، بلکه به عنوان زیرساخت اصلی و سازماندهنده توسعه شهری در نظر گرفته میشود.
- فلسفه و اصول: شهرسازی منظر به جای تمرکز بر اشیاء (ساختمانها)، بر فرآیندها (Processes) تمرکز میکند؛ فرآیندهای اکولوژیک، هیدرولوژیک و اجتماعی. این رویکرد، به ویژه برای ساماندهی سایتهای بزرگ پساصنعتی، مناطق سیلخیز یا حاشیههای شهری که فاقد ساختار مشخصی هستند، کارآمد است. در این دیدگاه، سیستمهای طبیعی (مانند رودخانهها، تالابها و توپوگرافی) چارچوب اولیه را برای شکلگیری شهر فراهم میکنند.
- الگوی کالبدی: پروژههای این رویکرد اغلب شامل پارکهای خطی بزرگ، کریدورهای سبز، سیستمهای مدیریت آبهای سطحی و طراحیهایی است که در طول زمان میتوانند تکامل یابند. پارک فرش کیلز در نیویورک (طراحی شده توسط جیمز کرنر) که یک محل دفن زباله عظیم را به یک پارک طبیعی و فرهنگی تبدیل میکند، نمونه برجستهای از این تفکر است.
۵. شهرسازی پایدار و اکولوژیک (Sustainable/Ecological Urbanism):
این رویکرد یک چتر مفهومی گسترده است که هدف اصلی آن، به حداقل رساندن اثرات زیستمحیطی شهرها و ایجاد جوامع تابآور و خودکفا است. مبنای نظری آن بر کاهش مصرف انرژی، مدیریت پسماند، استفاده از منابع تجدیدپذیر، حفظ تنوع زیستی و ارتقای عدالت اجتماعی استوار است. این پارادایم، اصول مکاتب دیگر مانند شهرسازی نوین (تراکم و پیادهمداری) و شهرسازی منظر (زیرساختهای سبز) را در یک چارچوب کلنگر زیستمحیطی ادغام میکند و مفاهیمی مانند کشاورزی شهری، ساختمانهای سبز و حمل و نقل عمومی پاک را به آن اضافه میکند.
در نهایت، “انواع شهرسازی” نشاندهنده این واقعیت است که هیچ نسخه واحدی برای یک شهر خوب وجود ندارد. هر پارادایم، پاسخی به چالشهای زمان خود بوده و با برجسته کردن برخی ارزشها، ارزشهای دیگری را نادیده گرفته است. شهرسازی معاصر، در بهترین حالت، تلاشی برای یادگیری از این تجربیات و تلفیق هوشمندانه اصول خردگرایی، انسانگرایی، پایداری و احترام به منظر برای خلق شهرهایی است که هم کارآمد، هم سرزنده و هم زیستپذیر باشند.

نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.