درباره معماری یونان میتوان مقالات زیادی را نوشت و موجود هستند که هریک به نوبه خود به برسی بخش های مختلف در معماری یونان پرداخته است. در 40 اسلاید به برسی یکی از کشورهای معروف جهان پرداخته ایم که بیشتر سبک های معماری خاص از این کشور شگفت انگیز بوده است. یونان: کشوری در جنوب شرقی اروپا و جنوب شبه جزیره بالکان است، این کشور از شمال با آلبانی، مقدونیه و بلغارستان و در شرق با ترکیه دارای مرز مشترک زمینی است.
فهرست مطالب
- یونان
- تحولات سیاسی
- شيوه دوريک
- شيوه ايونيک
- شيوه کرنتين
- معابد
- تولوس
- آکروپلیس
- دروازه ی پروپالایا
- معبد ارختئوم
- معبد آپولون
- معبد زئوس
- تئاتر اپیداوروس
پاورپوینت درباره معماری یونان
درباره معماری یونان
این بناها معبد هستند اما به خاطر شکل پلانشان که دایره است آنها را تولوس نام گذاری کرده اند. در واقع ستونهایی گرداگرد یک اتاق دایره شکل تعبیه می شده است. معبد دور ستونی است ولی با پلان دایره. معمولا پوشش سقف این گونه بناها گنبدی بوده است. در ساختمان این گونه معابد بیشتر مواقع از هر سه شیوه معماری یونانی استفاده می گردید. تولوس های شهرهای دلفی، آتن و اپیداوروس بهترین نمونه های ساخته شده در معماری یونانی هستند.
آکروپلیس
بناهای معرف زیادی در کشور یونان وجود دارد که مجموعه بناهای باشکوه یونان در عصر کلاسیک آکروپلیس در شهر آتن است. این مجموعه به رهبری پریکلس در اواخر قرن پنجم ق. م یعنی هنگامی که آتن به دوره قدرت رسیده بود احیا گردید. بزرگترین کاری بود که در تاریخ معماری یونان پدید آمد و موجب آن شد که عالیترین یادگاری از دوران اعتلای هنر بر جای بماند. همه بناهای آکروپلیس، هنر معماری دوره ی کلاسیک یونان را در آن هنگام که به کمال رشد خود رسید بود به منصه ی ظهور رسانده است.
پاورپوینت درباره معماری یونان
معماری یونان باستان، بیش از آنکه مجموعهای از بناهای سنگی باشکوه باشد، تجسم فیزیکی جهانبینی، فلسفه و ریاضیات مردمی است که به دنبال درک منطق و هارمونی حاکم بر جهان بودند. این معماری، پاسخی کالبدی به پرسشهای بنیادین در مورد جایگاه انسان در کیهان، ماهیت زیبایی و جستجوی کمال بود. مبانی نظری آن نه بر اساس سلیقههای شخصی یا تزئینات صرف، بلکه بر اصولی عمیق و خردمندانه استوار بود که میتوان آنها را در چند محور کلیدی بررسی کرد.
۱. انسانگرایی (Humanism): معیار و مقیاس همه چیز
اصل بنیادین در تمدن یونان، که توسط فلاسفهای چون پروتاگوراس با جمله “انسان معیار همه چیز است” بیان شد، تأثیری مستقیم بر معماری آنها داشت. برخلاف معماری عظیم و خردکننده تمدنهای پیشین مانند مصر که با هدف ستایش خدایان و نمایش قدرت فراعنه ساخته میشد، معماری یونان مقیاسی انسانی داشت. معابد یونانی، با وجود عظمتشان، برای ارعاب انسان طراحی نشده بودند. آنها به گونهای ساخته میشدند که برای ناظر انسانی قابل درک، متناسب و مرتبط با ابعاد بدن او باشند. این اصل در شیوههای کلاسیک (Orders) به اوج خود میرسد. ویتروویوس، معمار و نظریهپرداز رومی، توضیح میدهد که تناسبات شیوه دوریک (Doric)، که قدیمیترین، سادهترین و مستحکمترین شیوه است، از تناسبات بدن مردانه الهام گرفته شده است. در مقابل، شیوه ایونیک (Ionic) با ستونهای باریکتر، سرستونهای طوماری (ولوت) و ظرافت بیشتر، با تناسبات بدن زنانه مقایسه میشد. شیوه کورنتی (Corinthian) که بعدتر توسعه یافت، با تزئینات برگ کنگری خود، نمادی از زیبایی و جوانی بود. بنابراین، ساختمان نه یک توده بیجان، بلکه موجودی بود که ویژگیهای انسانی را بازتاب میداد.
۲. جستجوی نظم و هارمونی ریاضی (The Pursuit of Order and Mathematical Harmony)
یونانیان، به ویژه تحت تأثیر فیثاغورث و افلاطون، معتقد بودند که جهان (Cosmos) بر اساس اصول و روابط ریاضی دقیق و هماهنگ شکل گرفته است و زیبایی، نتیجه این هارمونی ریاضی است. موسیقی، ریاضیات و معماری همگی راههایی برای درک و بازآفرینی این نظم کیهانی بودند. این باور، معماران را به سوی استفاده از سیستمهای تناسباتی پیچیده سوق داد.
- تناسبات طلایی (Golden Ratio): یکی از مهمترین این سیستمها، نسبت طلایی (تقریباً ۱:۱.۶۱۸) بود. اعتقاد بر این بود که این نسبت که در طبیعت نیز به وفور یافت میشود، ذاتیترین زیبایی را در خود دارد. تحلیلها نشان میدهد که نمای بناهای شاخصی مانند پارتنون در آکروپولیس آتن، بر اساس مستطیلهای طلایی و دیگر روابط هندسی مبتنی بر این نسبت طراحی شده است. این استفاده از ریاضیات، صرفاً یک ابزار فنی نبود، بلکه تلاشی بود برای ساختن بنایی که با نظم بنیادین جهان در هماهنگی باشد.
- سیستم مدولار: هر بخش از یک معبد یونانی، از قطر پایه ستون گرفته تا ارتفاع آن و ابعاد سرستون و کتیبه، بر اساس یک “مدول” یا واحد اندازهگیری مشخص (معمولاً قطر ستون در پایه) و با نسبتهای ریاضی دقیقی تعریف میشد. این امر تضمین میکرد که تمام اجزای ساختمان با یکدیگر و با کل بنا در یک هماهنگی کامل و یکپارچه قرار گیرند.
۳. منطق سازهای و بیان هنری آن (Structural Logic and its Artistic Expression)
سازه اصلی معماری یونان، یک سیستم تیر-ستون (Post and Lintel) ساده بود. اما نبوغ یونانیان در این بود که این سیستم سازهای ساده را به یک زبان هنری بسیار پیچیده و معنادار تبدیل کردند. هر عنصر در شیوههای کلاسیک، علاوه بر کارکرد سازهای خود، یک نقش بصری و نمادین نیز داشت. برای مثال، در شیوه دوریک، تریگلیفها (Triglyphs) در کتیبه، که به نظر میرسد تزئینی هستند، در واقع یادآور انتهای تیرهای چوبی در معابد اولیه بودند. مِتوپها (Metopes)، فضاهای بین تریگلیفها، مکانی برای روایت داستانهای اساطیری از طریق نقش برجستهها بودند. بدین ترتیب، سازه و تزئین از یکدیگر جدا نبودند، بلکه به یک بیان یکپارچه از تاریخ، اسطوره و تکنولوژی تبدیل شده بودند.
۴. اصلاحات بصری برای رسیدن به کمال ادراکی (Optical Refinements for Perceptual Perfection)
شاید شگفتانگیزترین جنبه نظری معماری یونان، درک عمیق آنها از روانشناسی ادراک بصری بود. آنها میدانستند که چشم انسان خطوط کاملاً صاف و موازی را چگونه درک میکند و برای رسیدن به کمال “بصری”، به طور عمدی در هندسه ساختمان انحناهای بسیار ظریفی را اعمال میکردند تا با خطای دید مقابله کنند.
- اِنتاسیس (Entasis): ستونهای معابد، کاملاً استوانهای یا مخروطی نیستند. آنها دارای یک برآمدگی یا انحنای بسیار ملایم در میانه خود هستند. این کار باعث میشود که ستون از دور، صاف و پر از نیرو به نظر برسد و از خطای دیدی که باعث میشود ستونهای صاف، مقعر یا ضعیف به نظر برسند، جلوگیری میکند.
- انحنای سکو (Stylobate): سکوی افقی که ستونها بر روی آن قرار دارند (استیلوبات)، کاملاً صاف نیست، بلکه دارای یک انحنای بسیار خفیف به سمت بالا در مرکز است. اگر این سکو کاملاً صاف ساخته میشد، به دلیل خطای دید، در وسط دچار افتادگی و “شکمدادگی” به نظر میرسید.
- تمایل ستونها به داخل: ستونهای محیطی یک معبد، کاملاً عمودی نیستند، بلکه تمایل بسیار کمی به سمت داخل بنا (به سمت مرکز) دارند. این کار باعث میشود که ساختمان از نظر بصری پایدارتر و استوارتر به نظر برسد و از حس “واگرا شدن” ستونها در ارتفاع جلوگیری میکند.
این اصلاحات نشان میدهد که هدف معماران یونانی، نه کمال هندسی مطلق، بلکه کمالی بود که توسط انسان درک میشود. آنها در حال ساختن برای چشم و ذهن انسان بودند. در نتیجه، معماری یونان یک دستاورد صرفاً فنی نیست، بلکه یک گفتگوی عمیق میان ماده، ریاضیات، فلسفه و ادراک انسانی است که تأثیر آن پس از هزاران سال همچنان در بنیانهای نظری معماری غرب باقی مانده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.