پروژه دانشجویی مجتمع تجاری در 6 طبقه پلان مبلمان شده معماری طراحی شده است که نما و برش در مدارک فنی موجود می باشد. مجتمع های تجاری اغلب به عنوان طرح 3 در دوره کارشناسی ارائه می شوند و دلیل اصلی را میتوان فرم شناسی مکان های عمومی برای دانشجویان نام برد. با وجود فایل مکس در این پروژه معماری دانشجو میتواند طراحی اصلی را تغییر داده و طبق سلیقه خود آن را طراحی کند و از نو رندر بگیرد.
مدارک موجود در پروژه دانشجویی مجتمع تجاری
- مدارک فنی و ترسیمی (پلان های تمامی طبقات، برش، نما اصلی و …)
 - رندرهای بسیار با کیفیت خارجی
 - فایل تری دی مکس max
 
مدارک ترسیمی
- پلان طبقه اول
 - پلان طبقه دوم
 - پلان طبقه سوم
 - پلان طبقه چهارم
 - پلان طبقه پنجم
 - پلان طبقه ششم
 - نمای شمالی
 - برش A-A
 

دانلود پروژه دانشجویی مجتمع تجاری

دانلود پروژه دانشجویی مجتمع تجاری
معرفی پلان پروژه دانشجویی مجتمع تجاری
پروژههای مشتمع تجاری معمولاً از لحاظ طراحی در نما اهمیت خاصی دارند و طراح باید به گونهای حس دعوت کنندگی در طراحی به نمایش در بیاورد و دلیل اصلی این گونه طراحی استفاده افراد مراجعه کننده و قشر اصلی جامعه می باشد و بر اساس نیازهای روزمره افراد به کالاها مراجعه به مجتمع های تجاری از قبل بیشتر بوده و باید فاضاهای خدماتی بیشتر شود.
پلان طبقه اول
در پلان طبقه اول فضاهای تجاری با ابعاد اندازه های مختلف در قسمت های مختلف طراحی شده اند که در مغازه های تجاری و اداری مهمترین عنوان مربوط به نورگیری می باشد. سیرکولاسیون ارتباطی بین فضاها و دسترسی ها نیز اهمیت بالایی دارد. در این طبقه به دلیل مراجعه بالاتر و همچنین مساحت بالا بنا فضاهای بیشتری طراحی شده داند. قسمت از طبقه اول به عنوان بخش اداری اختصاص داده شده است که دسترسی مربوط به خود را دارد.
پلان طبقانت فوقانی
در طبقات فوقانی نیز مغازه های تجاری طراحی شده اند که هرکدام نسبت به کاربری مساحت خود را دارند. راه پله ها و اسانسور ها در قسمت های مختلف پلان قرار دارند و میتوان گفت از مهمترین فضاها که باید دستری مستقیم و آسانی داشته باشد سرویس های بهداشتی می باشد که نسبت به ابعاد و اندازه های استاندارد در سمت مناسبی طراحی شده است در اخرین طبقه که از لحاظ مساحت کمترین حالت را دارد فضاهای خدماتی همچون رستوران ها و کافه ها طراحی شده اند.
پروژه دانشجویی مجتمع تجاری (رویکرد دوم: کاتالیزور شهری)
در دنیای امروز که فضاهای عمومی سنتی در حال تضعیف و زندگی شهری به سمت انزوا پیش میرود، پروژههای تجاری بزرگ مقیاس، یک پتانسیل و مسئولیت دوگانه دارند: آنها میتوانند به “جعبههای” درونگرا و مخرب برای بافت شهری تبدیل شوند، یا میتوانند به عنوان کاتالیزورهایی (Catalysts) برای احیای زندگی مدنی و تقویت بافت شهری عمل کنند. یک پروژه دانشجویی پیشرو در این زمینه، باید از پارادایم “مرکز خرید” فراتر رفته و به “مرکز شهر” یا “مرکز محله” بیندیشد. این رویکرد بر مبانی نظری برگرفته از شهرسازان انسانگرا مانند جین جیکوبز و یان گل استوار است.
۱. پارادایم نفوذپذیری و ادغام شهری (Permeability and Urban Integration)
برخلاف مدل کلاسیک “جعبه محصور” که توسط پارکینگهای وسیع از شهر جدا شده، رویکرد نوین بر در هم تنیدن پروژه با شبکه شهری تأکید دارد.
- فلسفه طراحی: مجتمع تجاری نباید یک مقصد نهایی و بنبست باشد، بلکه باید بخشی از مسیرهای شهری و یک “بافت نفوذپذیر” باشد. مردم باید بتوانند “از میان” آن عبور کنند، نه فقط “به سوی” آن بروند. این امر، سرزندگی و امنیت را افزایش داده و مرز بین فضای خصوصی مجتمع و فضای عمومی شهر را کمرنگ میکند.
 - راهکارهای معماری:
- شکستن حجم (Breaking the Box): به جای یک حجم یکپارچه و غولپیکر، پروژه به صورت مجموعهای از ساختمانهای کوچکتر با مقیاس انسانیتر طراحی میشود که توسط خیابانها و کوچههای پیادهمدار روباز به یکدیگر متصل میشوند. این فضاها، امتداد طبیعی شبکه خیابانهای اطراف هستند.
 - ایجاد جبهههای فعال (Active Frontages): تمام نماهای پروژه که رو به خیابانهای عمومی قرار دارند، باید دارای ورودیهای متعدد، ویترین فروشگاهها، کافهها و رستورانها باشند تا یک پیادهرو جذاب و امن ایجاد کنند (اصل “چشمهای ناظر بر خیابان” جین جیکوبز).
 - اتصالات چندوجهی: پروژه باید به صورت یکپارچه به ایستگاههای حمل و نقل عمومی (مترو، اتوبوس) متصل شود و مسیرهای دوچرخهسواری و پیادهروی امن و جذابی را به سمت محلههای اطراف فراهم کند.
 
 
۲. پارادایم “مکانسازی” و خلق هویت (Placemaking and Identity)
بسیاری از مجتمعهای تجاری در سراسر جهان، به دلیل استفاده از برندها و معماری مشابه، فضاهایی بیهویت و قابل جایگزینی هستند. رویکرد نوین بر “مکانسازی” (Placemaking) تأکید دارد؛ یعنی فرآیند خلق فضاهایی که دارای یک هویت منحصر به فرد و ریشهدار در فرهنگ و زمینه محلی خود هستند.
- فلسفه طراحی: هدف، تبدیل یک “فضا” (Space) – یک مکان بینام و نشان – به یک “مکان” (Place) – فضایی با معنا و خاطره برای مردم – است. این “مکان” باید چیزی فراتر از محلی برای مصرفگرایی باشد؛ باید به بخشی از هویت جمعی جامعه تبدیل شود.
 - راهکارهای معماری:
- پاسخ به زمینه (Contextual Response): معماری پروژه باید از تاریخ، فرهنگ، اقلیم و مصالح بومی سایت الهام بگیرد. این به معنای تقلید کورکورانه از گذشته نیست، بلکه یک تفسیر مدرن و خلاقانه از هویت محلی است.
 - برنامهریزی فرهنگی: ادغام کاربریهای فرهنگی مانند کتابخانه عمومی، گالری هنری برای هنرمندان محلی، بازارچههای صنایع دستی و فضایی برای برگزاری رویدادهای فرهنگی و اجتماعی (کنسرت، تئاتر خیابانی). این برنامهها، مخاطبانی فراتر از خریداران را به فضا جذب کرده و آن را به یک قطب فرهنگی تبدیل میکنند.
 - هنر عمومی (Public Art): استفاده از مجسمهها، نقاشیهای دیواری و اینستالیشنهای هنری که توسط هنرمندان محلی خلق شدهاند، به فضا هویت و جذابیت بصری میبخشد.
 
 
۳. پارادایم فضای عمومی واقعی (Genuine Public Space)
یکی از بزرگترین چالشها، خلق فضاهای عمومی واقعی در یک پروژه با مالکیت خصوصی است. این فضاها نباید صرفاً حیاطهای داخلی زیبا باشند، بلکه باید فراگیر، در دسترس و دموکراتیک باشند.
- فلسفه طراحی (بر اساس اصول ویلیام وایت): ویلیام وایت در تحقیقات خود نشان داد که فضاهای عمومی موفق دارای ویژگیهای مشخصی هستند: وجود مکانهای متنوع برای نشستن (صندلیهای متحرک، پلهها، لبهها)، وجود آب، غذا، ارتباط با خیابان و امکان تماشای مردم.
 - راهکارهای معماری:
- طراحی میدانهای عمومی: خلق یک میدان یا فضای باز مرکزی که به عنوان قلب پروژه عمل کند. این فضا باید در تمام ساعات شبانهروز (حتی پس از بسته شدن فروشگاهها) برای عموم قابل دسترس باشد.
 - تنوع در فضاهای نشستن: فراهم کردن انواع مختلفی از فضاهای نشستن، از نیمکتهای رسمی گرفته تا پلههای بزرگ و چمنزار، به افراد با نیازها و سلیقههای مختلف اجازه میدهد تا از فضا استفاده کنند.
 - برنامهریزی برای عدم برنامهریزی: طراحی فضاهایی که به اندازه کافی انعطافپذیر باشند تا رویدادهای خودجوش و غیررسمی مردمی در آنها شکل بگیرد.
 
 
در نتیجه، یک پروژه دانشجویی با رویکرد “کاتالیزور شهری”، مجتمع تجاری را نه به عنوان یک مسئله معماری منفرد، بلکه به عنوان یک پروژه شهرسازی میبیند. چالش اصلی در این است که چگونه میتوان از سرمایه و انرژی بخش خصوصی برای خلق فضاهایی استفاده کرد که نه تنها سودآور، بلکه از نظر اجتماعی پایدار، از نظر فرهنگی غنی و از نظر شهری، یکپارچه و سرزندهساز باشند. این رویکرد، معماری تجاری را از حوزه مصرفگرایی صرف خارج کرده و به حوزه زندگی مدنی و عمومی پیوند میزند.
		
								
								


	
				
	
				
	
				
	
				
	
				
	
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.