پروژه مجتمع فرهنگی ویژه انسان معاصر دارای پلان زیرزمین، همکف و سه طبقه پلان مبلمان شده معماری می باشد که هرکدام به صورت کامل ترسیم شده اند. مجتمع های فرهنگی معمولا از لحاظ طراحی و همچنین ریزفضاها از همیت خاصی برخوردار می باشند که فرم های اصیل باید در طراحی استفاده شود مخصوصا اگر مربوط به معاصر باشد. درادامه به برسی کامل پروژه معماری خواهیم پرداخت.
مدارک پروژه مجتمع فرهنگی ویژه انسان معاصر
- مدارک فنی و ترسیمی (پلان های تمامی طبقات، برش ها…)
 - رندرهای بسیار با کیفیت
 
مدارک ترسیمی
- پلان زیرزمین
 - پلان همکف
 - پلان طبقه اول
 - پلان طبقه دوم
 - پلان طبقه سوم
 - برش A-A
 - برش B-B
 - برش C-C
 

دانلود پروژه مجتمع فرهنگی ویژه انسان معاصر

دانلود پروژه مجتمع فرهنگی ویژه انسان معاصر

دانلود پروژه مجتمع فرهنگی ویژه انسان معاصر
پروژه مجتمع فرهنگی ویژه انسان معاصر
مجتمع های فرهنگی از پروژه های مهم در دوره های کارشناسی و ارشد می باشد که در بیشتر موارد همراه است با رویکرد معماری و هدف از طراحی که دانشجو باید با توجه به رویکرد شروع به طراحی کند. در این پروژه معماری سعی شده است از فرم های ساده هندسی و همچنین ترکیب مناسب استفاده شود که تمامی ریزفضاهای مربوط به یک فرهنگسرا در آن جای بگیرید.
پلان زیرزمین و همکف
پلان طبقه زیرزمین که نسبت به طبقات دیگر مساحت کمتری را به خود اختصاص داده است به عنوان بخش تاسیسات و همچنین انبار فرهنگسرا قرار گرفته است هچنین دارای راهروی طولانی با فضاهای خدماتی سرویسهای بهداشتی و لابی مرکزی می باشد که قسمتهای مختلف پلان آسانسور و راه پله جهت دسترسی به طبقات فوقانی قرار دارد همچنین استفاده از پله برقی
پلان طبقه همکف در این طبقه که شامل فضاهای خدماتی بیشتری نسبت به طبقات دیگر است ورودی های اصلی و فرعی بصورت مجزا مشخص می باشد افراد مراجعه کننده بعد از داخل شدن به فرهنگسرا به قسمت لابی مرکزی که ریز فضاها دورتادور آن طراحی شدهاند میرسد همچنین با استفاده از راه پله در قسمت لابی می توان به طبقه اول راه یافت فضاهایی که در طبقه همکف در نظر گرفته شده است شامل کلاس های آموزشی کلاس های مدیتیشن و از همه مهمتر سالن ورزشی می باشد قسمت دیگری از طبقه همکف که توانسته است مساحت بیشتری را به خود اختصاص دهد سالن آمفی تائتر آن می باشد که به دلیل حجم بالای استفاده در طبقه همکف طراحی شده است و بخش های دیگر مربوط به خدمات میباشند
پلان طبقه اول
که بعد بالا آمدن از راه پله و آسانسور به یکی دیگر از طبقات پروژه فرهنگسرا می رسیم که در این طبقه قسمتی از پلان به عنوان بخش آموزش شامل کلاس ها و همچنین فضاهای اداری در نظر گرفته شده است و قسمت دیگر آن که در ضلع شمالی قرار گرفته شامل سالن های غذاخوری و همچنین اتاقهای خاطرات و آرامش می باشد و به دلیل رویکرد معماری معاصر در این پروژه طراح سعی کرده است ریز فضاهای استاندارد را در قسمتهای مختلف با ضوابط مشخص قرار دهد
پلان طبقه دوم و سوم
در طبقه دوم نسبت به طبقات همکف و اول شاهد مساحت کمتر و همچنین دو ساختمان مجزا می باشیم که یکی از ساختمان ها به عنوان باشگاه خنده در نظر گرفته شده است و ساختمان شماره ۲ به عنوان گالری و نمایشگاه و فضای مطالعه طراحی شده است که هر یک از آنها دسترسی های مربوط به خود را دارند در پلان طبقه سوم به دلیل دور بودن از از مزاحمت های صوتی و همچنین دریافت نور مناسب جهت آموزش و پرورش کودک درون در طبقه سوم طراحی شده است که شامل بوفه و همچنین قسمت بازی می باشد.
دانلود پروژه مجتمع فرهنگی ویژه انسان معاصر
طراحی یک مجتمع فرهنگی در عصر حاضر، با چالشها و فرصتهای منحصربهفردی روبروست. “انسان معاصر” در یک دنیای متناقض زندگی میکند: از یک سو، به واسطه تکنولوژی، به طور بیسابقهای به اطلاعات و فرهنگ جهانی متصل است و از سوی دیگر، با بحرانهایی چون انزوای اجتماعی، بیگانگی از طبیعت و فقدان فضاهای عمومی معنادار دست و پنجه نرم میکند. یک مجتمع فرهنگی موفق برای انسان معاصر، باید پاسخی معمارانه به این تناقضات ارائه دهد. مبانی نظری چنین پروژهای بر سه محور اصلی استوار است: تعامل و فضای اجتماعی، انعطافپذیری و چندرسانهای بودن، و پیوند با زمینه و هویت.
۱. پارادایم تعامل: معماری به مثابه یک پلتفرم اجتماعی (Social Platform)
در عصری که بخش بزرگی از تعاملات به فضای مجازی منتقل شده، یکی از مهمترین وظایف معماری، خلق بسترهایی برای تعاملات چهره به چهره، اتفاقی و معنادار است. مجتمع فرهنگی دیگر نمیتواند مجموعهای از جعبههای عملکردی مجزا (کتابخانه، گالری، سالن تئاتر) باشد که توسط راهرو به هم متصل شدهاند.
- فلسفه طراحی: این رویکرد، که از نظریات “فضای سوم” ری اولدنبورگ الهام میگیرد، به دنبال خلق یک مقصد اجتماعی است؛ مکانی که مردم نه فقط برای یک رویداد خاص، بلکه برای “بودن”، ملاقات با دیگران و احساس تعلق به یک اجتماع به آنجا میآیند. معماری باید به جای جداسازی، به “در هم آمیختن” (Blending) عملکردها و ایجاد فضاهای “بینابینی” تشویق کند.
 - راهکارهای معماری:
- فضای مرکزی فعال (The Social Heart): طراحی یک آتریوم، حیاط مرکزی یا یک فضای باز عمومی به عنوان قلب تپنده پروژه. این فضا باید میزبان کافه، کتابفروشی، فضاهای نشستن غیررسمی و رویدادهای کوچک باشد و به صورت بصری و فیزیکی به تمام بخشهای دیگر مجموعه متصل باشد. مرکز فرهنگی حیدر علیاف در باکو (طراحی زاها حدید) با فضای سیال و یکپارچهاش، نمونهای از این رویکرد است.
 - سیرکولاسیون به مثابه فضای تعامل: مسیرهای حرکتی (راهروها، پلهها، رمپها) نباید صرفاً فضاهای عبوری باشند. طراحی آنها به صورت عریض، با نور طبیعی، و همراه با فضاهای مکث و نشستن (Breakout Spaces)، آنها را به مکانهایی برای ملاقاتهای اتفاقی و گفتگو تبدیل میکند.
 - شفافیت بصری: استفاده از دیوارهای شیشهای داخلی و ایجاد ارتباط بصری بین فعالیتهای مختلف (مثلاً دیدن یک کارگاه هنری از داخل کتابخانه)، حس کنجکاوی و جامعه بودن را تقویت میکند.
 
 
۲. پارادایم انعطافپذیری: معماری برای آیندهای نامشخص
فرهنگ، پدیدهای پویا و در حال تغییر است. مرز بین رشتههای هنری (تجسمی، نمایشی، دیجیتال) روز به روز کمرنگتر میشود. یک مجتمع فرهنگی که با فضاهای تکمنظوره و ثابت طراحی شود، به سرعت منسوخ خواهد شد.
- فلسفه طراحی: معماری باید یک “چارچوب” (Framework) یا “زیرساخت” (Infrastructure) انعطافپذیر باشد، نه یک “ظرف” صلب. فضاها باید بتوانند میزبان طیف وسیعی از رویدادها، از یک نمایشگاه هنری گرفته تا یک اجرای تئاتر تجربی، یک کارگاه آموزشی یا یک فستیوال فیلم باشند.
 - راهکارهای معماری:
- فضاهای “جعبه سیاه” (Black Box) و “جعبه سفید” (White Cube): طراحی فضاهای نمایشی و گالریها به صورت کاملاً ساده، مدولار و با تأسیسات فنی در معرض دید، به کاربران (هنرمندان و کیوریتورها) اجازه میدهد تا فضا را مطابق با نیازهای خاص خود تغییر دهند.
 - تکنولوژی یکپارچه: زیرساختهای دیجیتال (اینترنت پرسرعت، سیستمهای صوتی و تصویری پیشرفته، امکانات واقعیت مجازی و افزوده) باید از ابتدا در طراحی دیده شوند تا مجموعه بتواند میزبان هنر دیجیتال و رویدادهای چندرسانهای باشد.
 - طراحی برای موقتی بودن: ایجاد فضاهایی که به راحتی بتوانند برای رویدادهای موقتی (مانند بازارچههای فرهنگی یا جشنوارههای فصلی) تغییر کاربری دهند، به پویایی و سرزندگی مجموعه کمک میکند.
 
 
۳. پارادایم زمینه و هویت: خلق یک “مکان” فرهنگی
در دنیای جهانی شده، انسان معاصر به دنبال اصالت و حس تعلق است. یک مجتمع فرهنگی نباید یک شیء بیگانه و وارداتی در بستر خود باشد، بلکه باید با زمینه فیزیکی و فرهنگی خود وارد گفتگو شود و به تقویت هویت محلی کمک کند.
- فلسفه طراحی: مجتمع فرهنگی باید یک “مکانساز” (Placemaker) باشد. این به معنای بازتابی از تاریخ، فرهنگ، اقلیم و توپوگرافی سایت در کالبد معماری است. هدف، خلق فضایی است که مردم محلی آن را “از آن خود” بدانند.
 - راهکارهای معماری:
- پاسخ به زمینه فیزیکی: استفاده از مصالح بومی، الهام گرفتن از الگوهای ساختمانی سنتی (مانند حیاط مرکزی یا ایوان در معماری ایرانی) در یک تفسیر مدرن، و طراحی هماهنگ با اقلیم (استفاده از سایهبان، تهویه طبیعی و غیره).
 - پاسخ به زمینه اجتماعی-فرهنگی: برنامهریزی فضاها باید بر اساس نیازها و علایق واقعی جامعه محلی باشد. این امر نیازمند مطالعات اجتماعی و مشارکت دادن مردم در فرآیند برنامهریزی است. برای مثال، در یک محله جوان، ممکن است فضاهای کار اشتراکی فرهنگی (Co-working) یا استودیوهای موسیقی اولویت داشته باشند.
 - فضای عمومی فراگیر: محوطه و فضاهای باز مجموعه باید به صورت ۲۴ ساعته در دسترس عموم باشد و به عنوان یک پارک یا میدان عمومی عمل کند، حتی برای کسانی که قصد استفاده از فضاهای داخلی را ندارند. این امر، مجموعه را به بخشی جداییناپذیر از زندگی روزمره شهر تبدیل میکند. کتابخانه ملی سیاتل (طراحی رم کولهاس) با طراحی فضای عمومی شیبدار و قابل دسترس خود، نمونهای از این تفکر است.
 
 
در نهایت، طراحی یک مجتمع فرهنگی برای انسان معاصر، به معنای خلق یک ارگانیسم زنده، پویا و پاسخگو است. این معماری باید همزمان یک پناهگاه آرام برای تفکر فردی و یک میدان پرهیاهو برای تبادل جمعی باشد؛ ریشه در هویت محلی خود داشته باشد و در عین حال، پنجرهای به سوی فرهنگ جهانی بگشاید؛ و مهمتر از همه، فضایی باشد که انسان معاصر را از انزوای دیجیتال خود بیرون کشیده و او را به تجربه مشترک، خلاقیت و گفتگو دعوت کند.
		
								
								



	
				
	
				
	
				
	
				
	
				
	
				
	
				
	
				
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.